سینمایی که متحول خواهد شد اگر ...
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۸۸۶۵۲
حسین قناعت،کارگردان سینما از اکران فیلم قهرمانان کوچک در اواخر تابستان و بعد از پایان اکران فیلم سارا و آیدا خبر داد و دربارهی حمایت از اینگونه سینمایی گفت: اگر آموزش پرورش در کنار نامههای حمایتی، حمایت عملی هم از این سینما بکند، مطمئنام که سینمای کودک بیشتر از آنچه که هست، متحول خواهد شد.
حسین قناعتدر گفتوگویی با ایسنا با اشاره به اینکه مخاطب فیلم سینمایی «قهرمانان کوچک»، کودکها،نوجوانان و خانوادهها هستند، گفت: ما متاسفانه گروه کودک و نوجوان نداریم و اکنون فیلمهای کودک و نوجوان مانند دیگر فیلمها اکران میشود، در حالیکه هر چیزی که بتواند به اکران بهتر فیلمهای کودک و نوجوان یاری برساند مانند تشکیل گروه کودک و نوجوان میتواند مفید باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این کارگردان سینما با بیان اینکه "سینمای کودک نیاز به حمایت دارد" افزود: سینمای کودک مخاطبینش کسانی هستند که باید به سینما برده شوندولی سینمای بزرگسالبه این صورت نیست و کسی که به این سینما میرود خودش تصمیم میگیرد کدام فیلم را ببیند. باید شرایطی را ایجاد کرد که پدر و مادرها مجاب شوند، با توجه به گرفتاریهایی که دارند،بچههایشان را به سینما ببرند.
وی در ادامه افزود: این سینما برای سر پا بودن،علاوه بر نگاهِ به روز فیلمساز هم در هنگام ساخت و هم زمان اکران نیاز به حمایتبیشتر دارد.
قناعت با بیان اینکه خوشبختانه فیلم " قهرمانان کوچک" توانسته برای نمایش سرگروه بگیرد، گفت: فیلم «دزد و پری» 1 با وجود گرفتن پروانهی زرّین بهترین فیلم از نظرتماشاگران، بعد از یک سال و نیم توانست در گروه آزاد اکران شود که فروش خوبی هم داشت، اما اگر می توانست سر گروه داشته باشد شاید تعداد سالنهای بیشتری در اختیارش قرار می گرفت و میتوانست با مخاطبین بیشتری ارتباط برقرار کند، اما اکنون این اتفاق برای "قهرمانان کوچک" افتاده و توانسته سرگروه بگیرد بنابراین امیدوارم که با تبلیغات خوب این فیلم بتواند فروش بهتری داشته باشد.
او با اشاره به اینکه فیلم سینمایی " قهرمانان کوچک" اولین فیلم کمدی رزمی سینمای کودک و نوجوان است گفت: مطمئن ام مردم اگر این فیلم را ببیند از آن استقبال خواهند کرد و برایشان سرگرم کننده خواهد بود. قهرمانان ما چند کودک و نوجوانِ تکواندو کار واقعی هستند کهصحنههای اکشن را هم خودشان بازی کردهاند.
او یادآور شد: در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان از فیلم استقبال خوبی شد و بلیتهای آن از روز قبل پیش فروش میشد که باعث دلگرمی ما بود. من امیدوارم که با تبلیغات و اطلاع رسانی خوب، این فیلم فروش خوبی داشته باشدچون علاوه بر ارتباط با کودکان و نوجوانان، با خانوادهها نیز ارتباط برقرار خواهد کرد و پدر و مادرهایی هم که همراه بچهها به سینما میآیند ،خسته نخواهند شد.
حسین قناعت با تاکید بر اینکه اگر مثل گذشته، دوباره گروه کودک و نوجوان تشکیل شود بسیار مفید خواهد بود افزود:اگر یک گروهی تشکیل شود و تعدادی سالن مشخص در اختیار فیلمهای کودک قرار بگیرد که در طول سال فقط فیلم کودک اکران کند تا پدر ومادرها بتوانند هر زمان که دوست داشتند بچه هایشان را به سینما ببرند بسیار مفید است. در سالهای دور هم همین گونه بود و مردم میدانستند که در طول سال در جای مشخصی فیلم کودک اکران میشود،ولی الان دیگر اینها تبدیل به رویا شده است.
وی در ادامه اضافه کرد: در این دوسال اخیر شورای راهبردی سینمای کودک، با وجود اینکه عدهای به آن انتقاد دارند، به نظر من چون از افرادی تشکیل شده است که اهل و پیشکسوت سینمای کودک هستند، خوب عمل کردند. بیشتر فیلم هایی که امسال در جشنواره حضور داشتند، مخاطب پسند بودند و این نتیجه و سلیقهی همان شورا بود،خبر دارم که این عزیزان در تلاش و رایزنی هستند تا در زمینهی اکرانِ خوب هم اتفاقات ویژهای برای سینمای کودک بیفتد.
کارگردان فیلم سینمایی"قهرمانان کوچک" با اشاره به اینکه " اگر آموزش پرورش از سینمای کودک حمایت کند میتواند اتفاقات ویژهای را رقم بزند" بیان کرد: بعضی فیلمهای کودک اگر اکران مناسب شوند به لحاظ فروش از فیلم های بزرگسال چیزی کم ندارند، و اگر آموزش پرورش هم حمایت بکند که البته به خاطر تجربیات شخصیام امیدی به کمک های آموزش پرورش به خاطر بروکراسی دست و پا گیر آن ، ندارم، مطمئن هستمکه سینمای کودک میتواند متحول شود.
وی در پایان صحبتهایش به اکران فیلم «دزد و پری» 1 در یکی از شهرستانها اشاره کرد و افزود: ما فیلم «دزد و پری» را با نامه حمایت آموزش پرورش برای حمایت از اکران به ادارهی مرکزی آموزش و پرورش یکی از شهرستانهای اطراف تهران بردیم. با وجود اینکه فیلم پروانه نمایش و ساخت داشت و در تهران در حال اکران بود، در آن شهرستان از ما خواسته شد که قسمت های شاد و آواز فیلم را در بیاوریم و بقیه را برای بچهها نمایش دهیم. همهی این اتفاقات در حالی رخ میدهد که میلیونها مخاطب بالقوه سینمای کودک دست آموزش پرورش است. اگر آموزش پرورش در کنار نامههای حمایتی، حمایت عملی هم از این سینما بکند، مطمئنام که سینمای کودک بیشتر از آنچهکه هست، متحول خواهد شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۸۸۶۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما به روایت «آپاراتچی»
ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.
فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلمهای در حال اکران اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان میدهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقهای را بهتنهایی در سالن عالیقاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلیهای خالی، این موضوع را تأیید میکرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهلودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلفکردن است؟!
اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشقتر باشید، به چند بار دیدنش!) میارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلمهای پرهیاهو و با بازیگران دهانپرکن، اما بیکیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمیفهمند به آنها میگوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!
اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سالهای نخست جنگ ایران و عراق بازمیگردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ میکشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر میکند و به دل خانوادههایشان تسلایی کوچک میبخشد. همین جلیل که عشق بیوحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنوارههای فیلم تصور میکند که جوایزی نفیس به دستش میدهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگینامهای بسازد.
فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سختگیری معرفی میشود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی میکنند، بدگویی از این قاضی به روزمرهشان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوتهای نادرستش پایمال میکند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دستکم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون میشود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید میشود، تصمیم میگیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».
اما فیلمساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی میداند که یک مشت آدم فاسد و بیدین دور هم جمع میشوند تا بقیۀ مردم را هم با ساختههایشان بیبندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمیگیرد و حاضر به حمایت از او نیست.
فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفتها یا خواستههای خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلمسازی جلیل شیفته و خیالپرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم میشود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنانکه جلیل در رؤیا میبیند؟!
فیلمسازی در میانۀ انقلاب و جنگ
فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینیهای آن و شوریدگیهای آدمهایش را بازتاب میدهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی بهبعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.
سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمهجان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفتانگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمیرود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایرانزمین کوشیدهاند.
به جز اینکه به «آپارتچی» میتوان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلمسازیشان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی بهدردبخور است.
این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمیتواند با شکم خالی و زندگیای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گامبرداشتن در چنین مسیری ازجانگذشتگیها میخواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشتبهدهان میکنند، یا هنرمندش از خانوادهای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلمسازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دستباف همسرش محتاج است، فرشی که میتوانست زیرپای آن دو و پدر و بچههایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟
انتهای پیام